عاشقانه
دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره
 
 
پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:, :: 23:29 ::  نويسنده : ستایش


..... آدما تا زمانی باهاتن ک کسی رو ندارن .....
.....فقط کافیه یه نفر جدید بیاد تو زندگیشون ...
... دیگه مثه قبل برات وقت نمیذارن...
 .... نسبت بهت سرد میشن ....
... جوابتو خیلی کوتاه و سربالا میدن ...
... تو جواب دوستت دارمات میگن مرسی،ممنون،لطف داری و ...
... دیگه از حرفای همیشگی خبری نیس ...
... عاشقونه ترین حرفشون میشه عزیزم ...
... کلا میشن یه ادم دیگه...
... اینجورمواقع مجبورمیشی خودت بکشی کنارتاباعشق جدیدشون خوش باشن ...
... این بزرگترین فداکاریه ...

 

javahermarket



سه شنبه 9 تير 1394برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : ستایش
سه شنبه 9 تير 1394برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : ستایش
سه شنبه 9 تير 1394برچسب:, :: 19:59 ::  نويسنده : ستایش
دو شنبه 7 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 1:1 ::  نويسنده : ستایش
شنبه 5 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 19:18 ::  نويسنده : ستایش
سلام دوستای گلم دلم براتون تنگ شده بود سال جدید 1394 مبارک باشه ایشالله سالی پر از خیر و برکت داشته باشین

javahermarket



یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:5 ::  نويسنده : ستایش

تا حالا به عمق معنای جمله ی "ازت متنفرم." فکر کردی؟ نکردی؟ حالا عمیق فکر کن... ازت متنفـــــــــرم...عشقم
یه روز پشیمون میشی وقتی دیگه کسی نصف شب ، پشت یک دنیا سیم... دلش واسه خنده هات نلرزه... کاش می فهمیدی قهر میکنم که دستمو محکمتر بگیری... که بلندتر بگی بـــــمــــــون... همیــــن آدم است دیگر... گاهی دلش می‌خواد کسی‌ موهایش را نوازش کنه و آروم زیر نرمه گوشش بگه :دوستت دارم... دوست دارم تو آغوشت یه دل سیر گریه کنم...خیلی دلم برات تنگ شده ولی تو خیلی بیرحمی هیجوقت نمیبخشمت عشقم

javahermarket



یک شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:1 ::  نويسنده : ستایش

تو

همیشه در یاد منی،

آسمان به آسمان،

کوچه به کوچه ،

رویا به رویا ،

هر جایی که مینگرم با منی، اما...

دلم برایت تنگ می شود !!!

javahermarket



چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 21:52 ::  نويسنده : ستایش
من گمان كردم رفتنت ممكن نیست


رفتنت ممكن شد...


باورش ممكن نیست

javahermarket



چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 21:44 ::  نويسنده : ستایش
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 21:38 ::  نويسنده : ستایش

این رسم عاشقی نبود!
میپذیرم که اگر عشقت یک بازی بود این بازی را من باختم...
این رسمش نبود
تو در این بازییک قلب را شکستی..
تو احساس را در وجودم کشتی,تو یک مجرمی جرم تو شکستن یک قلب بی گناه است...
میپذیرم که اسیر احساسات دروغین تو بودم...
میخواهم بیخیال باشم  نه نمیتوانم...
دلم میخواهد همه چیز را فراموش کنم خاطره های تو قلبم را میسوزاند...
در این جاده نفسگیر بر سر دوراهی ایستاده ام...
انگار راه دیگری جز سوختن نیست...
پس میسوزم با اینکه لیاقت مرا نداشتی...
اگر میسوزم گر نا امیدم به خاطر سادگی خودم است نه بخاطر تو...
اگر این روزها پریشانم اگر این لحظه ها گریانم به خاطر رفتن تو نیست بخاطر قلب بیگناهم است که چرا اینک در دام تنهایی گرفتار است...
این رسم عاشقی نبود غریبه ی امروز!
این رسمش نبود ای بی وفا تو کجا و من کجا؟
من قلبم را راضی میکنم که با تنهایی بسازد گر چه میدانم که دگر قلبی در سینه ام نمانده...

javahermarket



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 114 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس setayesh67.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان